لنگه در
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنجیره برگ و پیکانی
قلم گچبری
پنجه برگی
فنر تیغهای، فنر شمشی
میزان بالاگرایی
برگدار
برگ سرو
چهار سوی شبدری، چهارراه برگ شبدری، چهارراه شبدری، شبدر، شبدری
تقاطع شبدری غیر مسطح
تقاطع شبدری
دوبرگی
لنگه باز شو [در و پنجره]
پاره شبدری
در دو لنگه