پس افت، پس افتادگی، تاخیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیچ خودکار
صنعت عقب افتاده / کند
روش تاخیر
دیرکرد، زمان پس، زمان تاخیر
شمع نواربندی شده
پوشش محافظ، تخته پوشش، تمدید دهنده، دنباله، عایقبندی
گردش به چپ پس افتاده
مرداب
مختصات لاگرانژی
روباره اسیدی، سرباره اسیدی
دریاچه هوادهی
سرباره هوا سرد
دریاچه بیهوازی
تجمیع، یکپارچه
تفاله کوره بلند