اختلاط در محل (درجا)، اختلاط درسر کار، آمیختن درجا، بهمزدن در سر کار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جایگاه توقف کشتی
تغییر مکان خالص
کمپرسور غیرپیستونی ضربهای
کاخ، قصر
پارالاکتیک
توقفگاه، محل پارکینگ، محل توقف
گذاره
حاشیه یخچالی، حاشیه یخچالی، پیرامون یخچالی
یخچال کوهپایهای
شمع درجا ریز
قراردادن، محل، مکان
قابلیت جایدهی
آجر خام پخت
قابلیت جارفتن، قابلیت درجا گرفتن
چیده سنگریز