سنگ پا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سنگ پایی، سوراخ سوراخ
سرویس اتوبوسهای آزاد راهها
خاکستر پوسته برنج
کلش برنج
سنگدانه پوسته برنجی
تجهیزات الاکلنگی
یخ متلاشی
کنترل اطمینان خودکار قطع گاز
فهرست بها
سرویس، تاسیسات
نشانه (شاخص) خدمتدهی
منطقه خدماتی
مجرای عبور تجهیزات خدماتی
جاده خدماتی، خط عبوری خدماتی، راه خدماتی، مسیر خدماتی