وسیله محافظت از اضافه بار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخ بشقابی
روزنه نیمه مستغرق
توقف خدماتی
چهار طاقی، سایبان، ساباط
ناو شستشو
لوله خم کن [دستگاه]
لولهگیر [گیره]
اتومبیل پلیس
افسر پلیس، افسر راهنمایی
گزارش پلیس
کنترل توسط افس راهنمایی، کنترل توسط افسر پلیس، کنترل توسط عامل پلیس، کنترل توسط عامل راهنمایی
نشانه خدمت دهی فعلی
یخ فشرده
سیستم صوتی و اعلام خطر
خدمات عمومی