جوش دادن، وصله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
وصله میلگرد
میلگرد پیوند
اتصال نیم و نیم
طول وصله
محل وصله
ورق وصله
پلاک دولتی وسیله نقلیه
وسیله متوقف کننده
تصعید یخ
دریچه غرق شده
یخ زیر زمینی
کفایت کردن
برقگیر حفاظتی
دعوت به مناقصه
محافظت کردن