زود سخت (شدن)، زود سخت شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افزودنی زودسخت کننده (تندگیر)
سیمان زود سخت شونده، سیمان زودگیر
سیمان پرتلند با مقاومت اولیه زیاد، سیمان پرتلند زودگیر، سیمان پرتلند سریع سخت شونده
میزان سخت شدن
سیمان زود سخت شونده مخصوص
سخت شدگی کرنش، سخت شدگی کششی، سخت شدن کرنش، سخت کردن کرنشی، سخت گردانی کرنشی، سختی کرنش، سختی کرنشی، کرنشی سختی
سخت شوندگی و نرم شوندگی کرنش
سخت شدن کار، کار سختی