سابکاری، سنگزنی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرد شوندگی، قابلیت خرد شدن
خرد کردن، خرد کن
آسیاب کردن، پودر کردن، ریز کردن، سایش، ساییدن، سمباده زدن، سمباده زنی، نرم کردن
ماده کمک سایش، ماده کمکی برای آسیاب کردن
بازده آسیاب کردن
وسیله آسیاب کردن
آسیاب
سنگ سمباده
آسیاب سیمان مدار بسته
آسیاب کردن، پودر کردن
ریزی ذرات پوشرنگ (حداکثر)
آشغال خرد کن
آسیاب فشار قوی
توام آسیاب نمودن