حوزه دانهبندی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانهبندی (کردن)
افت تدریجی هیدرولیکی
به تدریج، گسترده، بصورت منظم
تقارب تدریجی، همگرایی تدریجی
انحراف تدریجی
جریان متغیر تدریجی
میله مدرج
درجهبندی
شیب بیشینه حداکثر، شیب حداکثر مطلق
انباشتگی، آبرفت گذاری، تشکیل آبرفت، تهنشینی، شن گرفتگی، ماسه گرفتگی، نمو رسوبی
تسطیح، مرحله انتقال تدریجی
نمو رسوبی کردن
شیب مصنوعی
شیب صعودی
در یک تراز