باربست، چارچوب (در، پنجره و …)، چهارچوب، شاسی، قاب، قالب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خمش قاب
المان قابی
جداگر سازه دار
قاب مفصلدار
قاب با عضو مایل
قاب بدون مفصل
ساختمان تیر پایهای، ساختمان قابی
جداگر قابدار
سازه قاببندی شده، سازه قابی
استخوانبندی، تیر پایه، تیر ریزی، چارچوب، داربست، قاب، قاببندی
استخوانبندی، چهاردیواری
طرح کالبدی
چهارچوب فلزی
قاب مخروطی شکل
پوشش قفسی، پوششداربستی