نیروی فشار به درون
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیروی نامنظم
نیروی عکسالعمل
آرماتور مارپیچ مستطیلی
تقسیم مجدد نیرو
نیروی زاید
تقویت کردن، جوشندار کردن، مسلح، مسلح کردن
تقویت شده، آرمه، مستحکم، مسلح، مسلح شده
اندود مسلح
بتن جوشندار، بتن مسلح، بتنآرمه
بتنآرمه
تیر بتن مسلح، تیر بتنآرمه
عرشه پل بتن مسلح
ستون بتن مسلح، ستون بتنفولادی
پرده بتن مسلح، پرده بتنآرمه