فوت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بالشتک یا زیرسری ستون
پل پیاده رو
پل عابر پیاده یا پل پیاده رو
پاشنه، پای بست، پای ستون، پی، پی سطحی، شالوده، کرسی چینی، کفسازی، کفشک
شالوده
پیادهرو، کوره راه
مساحت سطح
پایه ستون
پیاده رو، محل عبور عابر
اکر-فوت
پی باسکولی، پی تمسهای
دلتای پنجه مرغی
پی مدور
پی مرکب، شالوده مرکب، فونداسیون مرکب
پی پیوسته، پی ممتد، پی یکسره، شالوده یکسره