چین، چین خوردگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چین خورده
دال پلیسه، دال پلیسهای، دال تاشده، صفحه چیندار، صفحه منکسر، ورق تا شده
دال پلیسهدار
پوشش با صفحه پلیسهای، پوشش با صفحه تا شده
پوسته چیندار سقف، پوسته موجدار سقف
تاشو، چینخوردگی
در آکادئونی، در فانوسی، درب آکاردئونی
داربست قفسی
داربست دروازهای
داربست مستقل
داربست نردبانی
چین پردهای
چوب بست بنایی
داربست مهار شده
چوب بست، چوببست، داربست