سیل، سیلاب، طغیان، طوفان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سیلگیری
آسه سیل
بند، بند طبیعی، سیلبند (خاکریز، آب بند، دیوارخاکی)، کناربند، لوار
روانه بازالتی، بازالت سیلابی
مسیل
جلوگیری از سیل، چلوگیری از طغیان، کنترل سیلاب، مهار سیل
اوج سیلاب
زیان سیل
بده طغیان، بده فزون آبی
جریان سیلاب
پیشبینی سیل، پیشبینی سیلاب
بسامد سیل، تناوب سیلاب، فراوانی سیل، فراوانی سیلاب
سیلابنگار
نمایه سیل
سرریز آب