ثابت، ثابت، پای بسته، گیردار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عامل ثابت
مهار ثابت
چفته گیردار
تیر ثابت، تیر دو سر گیردار، تیر دو سرگیردار، تیرگیردار
تکیهگاه ثابت
پل ثابت
تاخیر ثابت
کناره گیردار، لبهگیردار
انتهای ثابت، سرگیردار
تجهیزات نصب ثابت
آب زیر زمینی ماندگار
پنجره ثابت، چراغ با نور ثابت
ماده غیر فرار
نقطه ثابت
بردگاه گیردار، تکیهگاه ثابت، تکیهگاه گیردار