خرابی ناشی از خستگی، خستگی، شکست ناشی از خستگی، گسیختگی خستگی، گسیختگی ناشی از خستگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرابی خمشی
گسیختگی خمشی برشی
گسیختگی تمام جبهه
خرابی سطحی (خرابی ناشی از اجرا)
گسیختگی زمین
گرادیان شکست هیدرولیکی
زوال / گسیختگی / شکست قریب الوقوع
خرابی چراغ
گسیختگی برشی موضعی
سبک خرابی، سبک گسیختگی، طرز خرابی، طرز گسیختگی
معیار شکست مور کولومب
خرابی روسازی
گسیختگی خمیری
به طور نارس گسیخته، خرابی پیش رس، شکست پیش رس، گسیختگی پیش رس، گسیختگی زودرس
گسیختگی فشار اولیه