استخوانبندی، الیاف، ساختمان، کالبد، بافته، کالبد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضریب کارایی مواد
ساخت بافتی خاک
ساختن
شبکه میلهای فولادی پیشساخته آجدار
تولید، ساخت، ساخت، ساختن
سازنده اسکلت ساختمان
الیاف بافته شده
زمین پارچه
الیاف بهم گره خورده
شبکه سیمی جوش شده سبک
الیاف بافته نشده نبافته
تیرچههای پیشساخته معمولی
پیشسازی
پیشساخته، پیشساخته شده
پل پیشساخته