سرعت متوسط، سرعت میانگین
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرعت میانگین آب زیرزمینی
نشانه خلا متوسط
عمل اساسی
چهار ضلعی با دو قطر (مثلثبندی)، چهارضلعی کامل
ایستگاه عکسبرداری
شتاب گریز از مرکز
سرامیک
سنگدانه سرامیکی
پیوند سرامیکی
الیاف سرامیکی نسوز
کاشی سرامیکی
کاشیهای سرامیکی
کانی رسی
رنگ نور
ترکیب پیچیده معدنی