تهویه، هوادادن، هوادهی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زهکشی تهویهای
روش هوادهی
استخر هوادهی، حوض هوارسانی
منطقه هواگیر
توری، صافی، هواده، هوادهنده، هواساز شیرآلات
دوربین عکسبرداری هوایی
درجه حرارت رجوع فرودگاه
بههم چسبیده، تجمع دانهها، جوش آتشفشانی، سنگ پودر، کلوخه، همبسته
سنگ مصنوعی
انباشتگی، تجمع، تراکم، سنگ پودرسازی
دگر سانیپذیری
دگررسانی
دمای محیط
دمای محیط (مجاور)
تاریخچه شتاب