انرژی، کار مایه، نیرو، ورج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بیلان انرژی
بودجه انرژی
اتلاف انرژی
انرژی گیرنده، تلف کننده انرژی، حوضچه انرژی گیر، حوضچه آرامش
معادله انرژی
خط تراز انرژی، خط مرتبه انرژی
شیب خط انرژی، گرادیان انرژی
ارتفاع انرژی
برچسب انرژی
خط انرزی
سیستم مدیریت انرژی
روش انرژی
انرژی اعوجاج
ردیابی انرژی
شیب خط انرژی