توزیع ، گسترده کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گسترده
منحنی توزیع
مجموعه نیروی گسترده سیال
نیروی پخشی، نیروی تکیهگاهی، نیروی توزیعی
بار اینرسی گسترده
بار گسترده، بار یکنواخت، گسترده بار
لنگر توزیع شده
سیستم گسترده
باز پخش
بار گسترده یکنواخت
بار تقسیم شده یکنواخت، بار هموار گسترده، بار یکنواخت، بارگسترده یکواخت، سربار گسترده