وسیله حدیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کاشی تراش
تقاطع دو جریان عبور و مرور، گره آمد و شد
لوله بر
کمان اره، لوله بر
بریدگی کناره
بریدگی درونی، گودافتادگی
تپاندن، زیربری
آجر سیم برش