میلگرد مایل عرضی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تقاطع، چلپیا، عبور کردن، گذرگاه
گذربان
تلاقی
پل هوایی، خط ارتباط، روگذر، مسیر میانبر
محل تقاطع
در عرض، سرتاسر
گذرگاه دوچرخه
تابلوی گذرگاه دوچرخه، تابلوی محل عبور دوچرخه سوار
گذرگاه چارپایان
سطح مقطع دایرهای، مقطع دایرهای، مقطع گرد
مقطع مرکب
گذرگاه عابر پیاده دارای کنترل
مغز مقطع عرضی
مقطع ترک خورده
اتصال نیم نیم