گذر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خمش متقاطع
همبندی متقاطع، کراس باندینگ
بادبندی چپ و راست، بادبندی متقاطع، مهاربندی به شکل مثلث، مهاربندی چپ و راست، مهاربندی متقاطع
اتصال مستقیم
تخلیه عرضی آب
شیب در پهنا، شیب عرضی
نرمی میانی
شیر سه راهه دستی
هاشور زنی متقاطع، هاشور متقاطع زدن
ضرب برداری، ضرب خارجی
رویه برش، سطح مقطع عرضی
عمود راه، گذرراه
برش، برش عرضی، سطح مقطع، سطح مقطع ناخالص، عمود برش، مقطع، مقطع عرضی، مقطع ناخالص، نیمرخ پهنا، نیمرخ عرضی
مقطع عرضی
شیب عرضی