خوردگی، خورده شدن، خورندگی، رنگ زدگی، فساد، کندوساب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوردگی
کنترل خوردگی
خستگی و خوردگی
افزودنی بازدارنده خوردگی
شروع خوردگی
مقاومت در برابر خوردگی
رنگ مقاوم در برابر خوردگی
آستانه خوردگی
افزودنی ضد خوردگی
خورده شدن بتن به وسیله اسید
باکتری خوردگی
زنگ حفرهای
محافظت در برابر خوردگی
مقاومت در برابر زنگ زدگی
خوردگی تنشی، خوردگی ناشی از تنش، زنگ زدگی تنشی