ناحیه کنترل فشار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقطع فشار-کنترل
حد کرنش کنترل شده با فشار
کنترل هزینه عملیات ساختمان
کنترل جمع شدگی
کنترل خوردگی
آرماتور کنترل ترک
وسیله تنظیم تاج
سطح کنترل پایین دست
کنترل ورود
جلوگیری از فرسایش
مرکز کنترل حریق
کنترل خمشی
جلوگیری از سیل، چلوگیری از طغیان، کنترل سیلاب، مهار سیل
پروژه کنترل سیل، طرح مهارکردن سیلاب
مخزن سیلگیر، مخزن کنترل سیلاب، مخزن مهار سیلاب