گلوله
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بلبرینگ، کاسه ساچمه، یاتاقان ساچمهای
گل کوزه گری
شیر توپی
شیر کروی
اتصال توپی، اتصال ساچمهای، اتصال گویسان، اتصال مفصلی
آسیاب گلولهای، سنگ شکن گلولهای
آسیاب گلولهای
کلاف درهم
نفوذ وزنه
آزمایش گلوله
شیر توپی، شیر کروی
اتصال توپی، اتصال مفصلی
توپی شناورسیفون
بالاست، تعادل، سنگ شکسته، مصالح شکسته، وزنه موازنه