بازخاک، رانش خاک، فشار یا رانش خاک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصالح خاک
جابجا کردن خاک، حمل خاک، خاکبرداری، خاکبری
رنگدانه خاکی
گرز دیو
رانش خاک، فشار خاک
فشار خاک
سلول فشارسنج خاک
فشار خاک ساکن، فشارخاک در حال سکون
مقاوم در برابر زمینلرزه، ضد زلزله
پی یا فونداسیون ضد زلزله
دیوار پشتبند یا نگهبان خاک
راه خاکی
رج بنا
تبدیل خاکی
خرد لرزه