تغییر دادن، اصلاح کردن، جایگزین کردن، داخل شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دگر سانیپذیری
دگررسانی
سازه تغییریافته
عمق متناوب
تناوبى، متناوب، یکی در میان
صافی دوتابی متناوب
بار تناوبی
تانسور متناوب
انتخاب، جایگزین
جریان متناوب
بارگذاری متناوب
روش مسیر جایگزین
الک معادل، الک جایگزین
سه پهلوبندی، سه پهلویی
سیستم سه در میان چراغ راهنما