عمل، کنش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شعاع عمل، شعاع اثر
عامل تصادفی
واکنش قلیایی سنگدانه
قلیا کنش سنگدانه، واکنش قلیایی سنگدانهها، واکنش قلیایی مصالح سنگی
واکنش قلیایی- سیلیسی
پدیده قوسی، رفتارقوسی
متراکم کردن آسفالت
جاذبه، جذابیت، جذب، جذبه
قدرت جذب
فشردگی زیرین
عمل موج برداشتن
اثر مویینگی، عمل مویینه
فرسایش آبشاری، کنده شدن آبشاری
عمل مشخصه
عمل طولی