تنوره دودکش، دود رو، دودکش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معبر قائم دود
طوقه دودکش
لوله رابط دودکش
گاز دودکش، گاز سوخته
گازهای دودکش
ریزابه
جامعه مرفه
حوزه تاثیر، ناحیه تاثیر
خط تاثیر گشتاور خشمی
دایره اثر، دایره تاثیر
مخروط افت
برخوردگاه، بههمپیوستن، پیوندگاه، چندآب، دوآب، محل تلاقی
هماب
برون ریزی، فاضلاب، فاضلاب خروجی
آبراهه زاینده، جویبار زاینده