آزمایش تحکیم یافته زهکشی نشده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استحکام، تحکیم، تراکم، متراکم کردن، یکپارچگی
تحکیم
منحنی تحکیم
درجه تحکیم
نشست تحکیم، نشست تحکیمی
آزمایش تحکیم، آزمون تحکیم
تئوری تحکیم
اودومتر، تحکیم سنج
پایدار، دائمی، ثابت
دریچه با سطح پایاب ثابت
شیب یکنواخت
شیب ثابت
شعاع ثابت
سد قوسی با شعاع یکسان
سرعت تغییر شکل ثابت، سرعت تنجش ثابت