معادله اصل بقا، معادله بقا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بقای ممنتم زاویهای
بقای انرژی
بقای ممنتم خطی
بقای جرم
انبارش، مخزن ذخیره
مخزن ذخیره
ذخیره ساز، محافظ، محافظه کار، محافظه کارانه
نیروی کنسرواتیو، نیروی محافظ
سیستم بسته، سیستم پایستار، سیستم کنسراتیو
قابل توجه
موجشکن کنسیدر
با فکر باز و درست، سنجیده، رسیدگی کردن، ملاحظه
غلظت، قوام
درجه سفتی بتن
پایداری، ثبات، روانی، قوام