هادی، هدایت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زهکش هدایت کننده
رسانایی، هدایت، هدایت
آنالوگ ماده هادی، مدل تشابهی ماده هادی
مدل تشابهی با صفحه هادی
رسانایی، قابلیت هدایت، قابلیت هدایتی
قابلیت هدایت، رسانایی
هادی
لوله قائم آب باران در داخل ساختمان
آبراهه، لوله باریک، خط آب، کانال، مجرا، مجرای آب
پنجه آبرفتی، قیف ایمنی، کلاهک ایمنی، مخروط، مخروط افکنه، مخروط ایمنی
سنگ شکن فرفرهای، سنگ شکن مخروطی
پنجه فرونشینی، مخروط افت
مخروط افت
مخروط افت فشار
مخروط دید، میدان دید