درشتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساحل
ناحیه ساحلی
تپه ساحلی
دشت ساحلی
مسیر ساحلی
نوار ساحلی
منطقه ساحلی
اندود، پوشانیدن، پوشش، روکش
پوشش
مصالح اندود شده، مصالح آغشته، مواد آغشته شده
اندود کردن، آستر، آغشتن، آغشته کردن، پوشش، لایه پوششی
اندود، پوشش
هم آسه
کابل هم محور