سرشکن کردن خطا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جبران خسارت
تصحیح کننده
دارای صلاحیت، بکر، لایق
پیمان مناقصهای
مکمل
جمع آوری کردن
کامل کردن
انرژی مکملی، متمم انرژی
اصل مکمل انرژی
تابع خطای مکمل
انرژی تغییر فرمی مکمل
تنش مکمل
کار متمم، کار مکمل
گودبرداری کامل، گودکامل
آبشار آزاد، آبشار بزرگ کامل، شیب شکن آزاد