حجم متراکم شد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تراکمپذیری، فشردگیپذیری، قابلیت تراکم
آزمایش ضریب تراکم
ضریب تراکم
بهمفشردگی، تراکم، توپرسازی، فشردگی، فشردهسازی، کوبش، کوبیدگی، کوبیدن، کوبیده شدن، متراکم کردن
تراکم
دستگاه تعیین درصد تراکم بتن
چکش تراکم
قالب تراکم
تست تراکم
آزمایش فاکتور کوبیدگی
غلتک
کوبندهها
قابل مقایسه
مقایسه