بتن ضربهای یا ضرب دیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ستون کوتاه
بتن پاششی، بتن پاشیده، بتن پاشیدنی
بتن نیمساخته، بتن نیمه آماده
ضریب جمع شدگی
مواد افزودنی جبران کننده جمع شدگی
بتن جبران کننده آبرفتگی
سیمان بدون جمع شدگی
بتن بدون جمع شدگی
اتصال جانبی
اتصالات خمشی تقویت شده با ورق کناری
برخورد سر به پهلو، تصادف سر به پهلو، تصادم سر به پهلو
قرارداد علامتی
دستگاه کنترل چراغ راهنما
سیستم کنترل چراغهای راهنما
تقاطع کنترل شده به وسیله چراغ راهنما، تقاطع مجهز به چراغ راهنما