آمیخته سرد، مخلوط سرد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آسفالت سرد
سازش با سرما
سرد نوردیدن
شکنندگی در سرما
سردکشیده
مقاومت سرد
سرد کشیدن و مضرس کردن
سرد پیچاندن، سرد تابیدن
کار سرد
سردکارکردن، سردکاری، عملیات سرد
آزمایش خمشی به طریقه سرد
خط اتصال سرد
بتن هوای سرد
فولاد سردکار شده