تار

معنی

 مفتول طولی به کار رفته در شبکه جوش شده می‌باشد که در خطوطی به موازات صفحات برش گیرها قراردارد.

[مبحث یازدهم مقررات ملی ساختمان]

واژه‌های مشابه

تار خنثی

neutral fiber

دیکشنری فارسی به انگلیسی

رفتار الاستیک خطی

رفتار الاستیک خطی به بخش اول نمودار دو خطی بار - تغییرمکان عضو یا سازه از شروع بارگذاری تا حد الاستیک یا نقطه تسلیم، اشاره دارد. این بخش خط مستقیمی است که شیب آن بیانگر سختی الاستیک اولیه عض ...

واژه‌نامه تخصصی

رفتار تابع زمان

time-dependent behavior

دیکشنری فارسی به انگلیسی

رفتار ترد

رفتار ترد رفتار غیرشکل‌پذیری است که در آن عضو دچار افت شدید مقاومت در شرایط فراتر از الاستیک می‌شود. این اعضا به طور کلی کنترل شونده توسط نیرو می‌باشند.

واژه‌نامه تخصصی

رفتار شناسی

rheology

دیکشنری فارسی به انگلیسی

رفتار غیر ارتجاعی (الاستیک)

inelastic behavior

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ضریب رفتار

behavior factor

دیکشنری فارسی به انگلیسی

ملات باتارد

ملاتی است که از ماسه، سیمان، آهک و آب ساخته می‌شود.

واژه‌نامه تخصصی

نانو ساختار

ساختاری شامل بخش‌های سازنده مرتبط با هم که یک یا چند بخش آن در ناحیه نانومقیاس باشد.

واژه‌نامه تخصصی

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها