به ظرفیت نهائی یک عضو برای تحمل نیروهای وارده اطلاق میگردد.
strength
دیکشنری فارسی به انگلیسی
target (mean) strength
cube strength
bearing strength
ظرفیت سازه یا اعضای سازهای که اثرات بارگذاری را تحمل مینمایند، اطلاق میگردد که براساس مقاومت مصالح و ابعاد و روابط استخراج شده از قانونهای پذیرفته شده مکانیسمها ...
واژهنامه تخصصی
مقاومت عضو یا مقطع که طبق ضوابط و فرضیات «روش طرح مقاومت» این مبحث محاسبه شده باشند.
ظرفیت سازه یا جزء که در برابر آثار بارگذاری مقاومت میکند.
strength, nominal
bulk electrical resistivity
surface electrical resistivity
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.