تاب ارتجاعی، حد جاری شدن، مقاومت تسلیم
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقاومت جاری شدن برای برش
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.