الک، الک کردن، آشغالگیر، توری، تیغه، جداره، جداکردن، سرند، صافی، صفحه، صفحه مشبک، غربال، نقاب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاه صافیدار
آشغالگیری، جداکردن به وسیله الک، سرند زنی، سرند کردن، غربال کردن، غربال زنی
کارگاه سرند
نخاله سنگ
صافی مخزن
آشغالگیر میلهای، توری ثابت، توری مشبک، دریچه مشبک، سرند، غربال
پرده حمام
توری برنجی
دوباره الک کردن نهایی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.