بندکش، بندکشی، پیوستگی، پیوند، چسبندگی، چسبیدن، قرارداد، مهار، مهاری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطح چسبندگی
تیرکلاف
پیوستگی زدا
پیوستگی زُدا، پیوندشکن، جداکننده
اوراق قرضه
طول پیوستگی
بست، بندآجری
قدرت مهاری، مقاومت اتصالی، مقاومت پیوستگی، استحکام پیوندی
تنش پیوستگی، تنش چسبندگی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.