صفحه اصلی
خدمات
تعرفهها
آکادمی
درباره ما
تماس با ما
ورود همکار
ورود | ثبتنام
جستجوی همه موارد
جستجو در واژهنامهها
جستجو در دیکشنری
جستجو
Circuit (of an Installation)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
معنی
مدار (مدار الکتریکی در تأسیسات)
[مبحث سیزدهم مقررات ملی ساختمان]
ترجمه آنلاین
مدار (یک نصب)
پیشنهاد شما
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.
پاسخ
واژهنامهها
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دیکشنری فارسی به انگلیسی
واژهنامه تخصصی