برقو، برقوزدن، جدارتراش، گشادکن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برقو زدن، گشادکردن
بده متوسط رودخانه، متوسط جریان رودخانه
رودخانه بریده شده
آبراهه با بستر پراکنده، رود چند شاخه، رود گیسووار
آبراهه مدفون
دریچه با سطح پایاب ثابت
دریچه با سطح سرآب ثابت
رودخانه پیوسته
رودخانه ساحلی
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.