بتن پیشتنیده پیش کشیده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیش کشیدگی
بستر پیش کشیدگی
بار پیش کشیدگی
چراغ راهنمای پیش زمان
پیروز شدن
برتر، غالب
باد غالب، چیره باد
جلوگیری
اقدام بازدارنده
خیس کردن قبلی خاک
پوشش زهکشی
مواد از قبل پیچانده شده شل
اصولا
اصلی، ورودی