نقطه عطف
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه بهمرسید، نقطه تقاطع، نقطه تلافی
نقطه جدایش
نقطه اتکا
نقطه مماس
باران نقطهای، بارش نقطهای، بارندگی موضعی
مقاومت نوک
شمع اتکایی
پوشش گنبدی با اتکای نقطهای
ارتفاع آب نقطهای
تیز شده، نوک تیز
آرک یا قوس تیزهدار، طاق شاخبزی، قوس تیزهدار، قوس شاه عباسی
بندکشی، تیز کردن، قراولروی
خط نشان
ماله بندکشی