رکاب
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سطحه، سکو، سکوی حرکت (در ایستگاه قطار)، کف راه
سکوی کار
اسکلت سکویی
آبکاری، روکش کاری
ساختمان صفحهای، ساختمان ورقهای
دریاچه موقت
تابلوی محل بازی کودکان
میدان
پلئیستوسن
فراوان
پلنوم
پلاکسی گلس
انبر دست
ازاره، پاسنگ، پاستون، پاسنگ، زیرستون
رسم کردن، نقشه کشیدن