سفره آبده موضعی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفره معلق
آب بالا آمده، آب معلق
سطح ایستابی آویزان، سطح آب بالا آمده، سفره آب معلق، سفره معلق سطحی
تراوایی، تراوش، فرورفت، فروروی، فرونشست، نفوذ، نفوذ درونی
نیروی تراوش
ارتفاع نفوذ، بار تراوش
خط نفوذ
سرعت فرونشست
آزمایش نفوذ
برخورد، ضربه، کوبش
مته ضربهای
حفاری ضربهای، مته زنی ضربهای
چکش ضربهای
نمونه ضربهای
همیشگی